بر اساس سرشماري اجتماعي و اقتصادي عشاير كوچنده سال 77 ، از 111591 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر عشاير دوره ييلاقي استان 28/52 درصد باسواد و همچنين از 105168 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر عشاير دوره قشلاقي استان 69/51 درصد باسواد بوده اند كه نسبت باسوادي در گروه سني 10-6 ساله براي عشاير دوره ييلاقي 21/61 درصد و براي عشاير دوره قشلاقي 43/60 درصد بوده است . اين نسبت در گروه سني 65 ساله و بيشتر براي جمعيت عشاير دوره ييلاقي 41/5 درصد و براي جمعيت دوره قشلاقي 44/5 درصد بوده است.

دوره قشلاق زن

دوره قشلاق مرد

دوره قشلاق مرد و زن

دوره ييلاق زن

دوره ييلاق مرد

دوره ييلاق مرد و زن

گروههاي عمده سني

45.46

57.74

51.69

46.04

58.35

52.28

جمعيت شش ساله و بيشتر

58.09

62.74

60.43

59.03

63.36

61.21

کودکان ( 6 – 10 ساله )

76.31

84.93

80.55

77.51

85.78

81.58

نوجوانان ( 11 – 14 ساله )

65.43

79.42

72.65

66.38

80.34

73.57

جوانان ( 15 – 24 ساله )

13.30

32.68

22.73

13.39

33.20

23.01

ميانسالان ( 25 – 64 ساله )

1.28

7.73

5.44

1.24

7.70

5.41

بزرگسالان ( 65 ساله و بيشتر )


بر اساس اين سرشماري از جمعيت 6-24 ساله عشاير دوره ييلاقي استان 38/47 درصد و عشاير دوره قشلاقي استان 88/46 درصد در حال تحصيل بوده اند
جمعيت عشايري استان در سال 77، 85252 نفر در فاصلي سني صفرتا 25 ساله كه تقريبا 5/65 % جمعيت مي باشند . متوسط بعد خانوار در ميان عشاير 9/5 نفر مي باشد .
يكي ديگر از شاخصهاي جمعيتي عشاير اين منطقه بالا بودن سن متوسط اولين ازدواج در مقايسه با كل كشور است . اين تفاوت نسبتا چشمگير بوده و در مورد زنان 5/1 سال بيشتر از متوسط كل كشور است . علت اين تفاوت عوامل اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي ، سياسي و مذهبي مي تواند باشد ولي بررسيهاي انجام شده نشان مي دهد كه افزايش سطح سواد باعث افزايش سن ازدواج مي گرددد . چرا كه از يك طرف افراد ديرتر وارد بازار كار مي شوند و از طرف ديگر باتغيير ارزشهاي فردي و اجتماعي ديده گاه مرد نسبت به ازدواج و همسر گزيني تغيير مي نمايد .
همچنين آمار نشان مي دهد با افزايش ميزان سواد افراد و همچنين تاثير فرهنگ شهري و روستايي علاقه به زندگي عشايري كمتر شده و اين نتيجه اي جز مهاجرت و رها نمودن شغل اجدادي در پي نخواهد داشت . با افزايش جمعيت ، كاهش توليد و بازدهي ( كاهش در آمد ) و فقدان تنوع در فعاليتهاي توليدي ، در سالهاي ا خير روند مهاجرت را بسوي شهر و روستا تشديد نموده است .
امروزه بالا بودن ميزان مواليد و باروري بعنوان يكي از شاخصهاي عقب ماندگي و توسعه نيافتگي جوامع محسوب مي شود . متاسفانه اين ميزان در جوامع عشايري استان بسيار بالا است .بطوريكه بررسيهاي انجام شده نشان مي دهد از هر زن عشاير در استان كرمان بطور متوسط 7/7 كودك به دنيا مي آيد . ميزان مرگ و مير در جامعه عشايري به نسبت جامعه شهري بالاست . اين ميزان در سطح نوزادان بسيار بالا بوده و سپس تاده سالگي به حداقل مي رسد و از آن به بعد دوباره تا آخر عمر افزايش مي يابد و ميزان مرگ و مير در زمان بارداري بسيار بالا است . بطوري كه ميزان مرگ و مير زنان عشاير بعلت محروميت از امكانات بهداشتي و غيره چهار برابر مرگو مير زنان در سطح استان است .

 

دیدگاهتان را بنویسید