بيش از سه برنامه توسعه فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي را پشت سر گذاشتيم در اين برنامه ها براي عشاير هم قوانيني وضع گرديد كه با توجه به وضعيت معيشت و زندگي آنها برنامه ها و آئين نامه هايي مصوب شد و بحول قوه الهي سازمان امور عشاير با پشتيباني مسئولين دلسوز كشور توانست ساماندهي (كوچ و اسكان عشاير داوطلب) را در سر لوحه كار خود قرار بدهد و خدمات شاياني به اين قشر جامعه كه محروم هستند ارائه نمايد ، اما زندگي عشاير طوري است كه نگاهي همه جانبه مي طلبد و از قدرت يك سازمان به تنهايي خارج است چرا كه آنها هم قشري همانند ديگر اقشار شهري و روستايي هستند كه در همه زمينه ها بايستي براي آنها كار كرد و مناطق عشايري را توسعه داد . آنها مردمي سخت كوش هستند و با توجه به تفاوتهاي قومي – فرهنگي و همچنين تحولات اجتماعي و  اقتصادي جامعه كه منابع و پتانسيل هاي مناطق عشايري در معرض تهديد قرار دارد و تصرف مي گردد ، بايستي برنامه ريزي در اين مناطق روند افزايشي بخود بگيرد . حفظ توان توليدي ، برخورداري متوسط از امكانات و توجه به كرامت انساني ، حداقل انتظاري است كه از كاركرد نظام اجرايي و برنامه ريزي كشور در مناطق عشايري انتظار مي رود ، با توجه به اينكه عشاير جماعتي توليد كننده هستند و منطق اجتماعي ، اقتصادي كوچ همواره آنها را بين ييلاق و قشلاق كه تؤام با مشقت زياد براي تعليف دام و امرار معاش بوده خستگي ناپذير كرده است ، هيچگاه با عشاير و كوچ به عنوان يك پديده كه منطبق با مقتضيات زندگي آنها باشد برخورد نشده است . اما اين عشاير سخت كوش كه به همراه دام خود كوچ مي كنند با حداقل هزينه و ابتدايي ترين امكانات در فرايند توليد ملي و با استفاده بهينه از منابع طبيعي دور از دسترس ، امرار معاش مي كنند كه اين كار با تحولات طبيعي و محيط زيست هماهنگ شده تا از سرما و گرماي زياد در امان بمانند . بنابراين با توجه به معيشت زندگي عشاير و وجود منابع و پتانسيل هاي بالقوه در مناطق عشايري  بايستي طوري برنامه ريزي شود كه جمعيت بهره بردار عشاير از مراتع  كاسته شود به حدي كه يك خانوار عشايري بتواند با داشتن سرانه دام و ميزان مرتع مناسب از يك وضعيت اقتصادي و رفاهي توجيه پذيري برخوردار باشد و مازاد آنها در مناطقي كه از آب و خاك خوبي برخودار است با ايجاد اشتغال و تغيير معيشت اسكان داده شوند. اين گزارش حاصل تلاش همكاران اداره طرح و برنامه ريزي به منظور اطلاع رساني فعاليتهاي اداره كل در برنامه سوم مي باشد كه سعي شده اطلاعات بطور صحيح استخراج گردد .

   خلاصه گزارش عشاير استان كرمان
اصولا عشايري بر مبناي سه اصل انسان ، دام ( عمده معيشت عشاير ) و طبيعت ( استفاده از منابع و مراتع ) مي باشد .
جمعيت عشايري كشور در طول تاريخ حيات اجتماعي ايران و با توجه به شرايط طبيعي و اقليم ايران حجم قابل ملاحظه اي از جمعيت كشور را در بر داشته و بعد از تسلط مغولان ، تيموريان ، تركمانان و … حجم آن رو به فزون نهاد و تا اوايل قرن حاضر نقش اساسي در ساختار اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و فرهنگي كشور داشته است . و بر آورد هاي انجام شده در مورد حجم و تركيب جمعيت كشور و جمعيت عشايري از صحت علمي برخوردار نبوده است و طبق بر آوردهاي انجام شده تا اوايل قرن بيستم نسبت جمعيت عشايري كشور بين 50-25 در صد را شامل مي شده است و در حال حاضر جمعيت عشايري كشور بر اساس سر شماري سال 1377 حدود 1/2 در صد جمعيت كشور مي باشد كه در 59در صد مساحت كشور قلمرو فعاليت دارند كه حجم آن بيش از نيمي از سطح كشور مي باشد .  بنابراين از جمعيت عشاير كشور بمرور كاسته شده است بطوريكه از 6/9 در صد جمعيت كل كشور در سال 1345 به 1/2 در صد در سال 1377 رسيده است كه ناشي از شرايط سخت زندگي و عدم تامين معيشت خانوارهاي عشاير و همچنين حوادث طبيعي و غير طبيعي بوده است .
جامعه عشاير استان با 22178 خانوار و جمعيتي بالغ بر 129904 نفر ، ده در صد عشاير كشور و 6 در صد جمعيت كل استان را شامل مي گردد كه دومين استان عشاير نشين بعد از استان فارس محسوب مي گردد و مشتمل بر 31 ايل و 58 طايفه مستقل مي باشد كه به شيوه كوچ نشيني در قلمرويي به وسعت 104180 كيلومتر مربع يعني 56 در صد مساحت كل استان فعاليت مي كنند .
شهرستانهاي كهنوج ، رودبار ، قلعه گنج ، منوجان ، عنبر آباد ، جيرفت ، بم ، بافت ، سيرجان ، بردسير ، شهر بابك  قلمرو هاي عشاير استان مي باشند .
 

دیدگاهتان را بنویسید